چشم وسیله دیدن است. یک تصویر از هزاران نقطه رنگی تشکیل شده است. ما با حرکت دادن چشم ها مثل یک دوربین فیلم برداری عمل میکنیم. میتوانید حساب کنید در یک دقیقه ما چند هزار نقطه رنگی را میبینیم.
چشمان جانوران شبيه چشمان انسان است. اما تصويری كه چشم جانور می بيند با انسان فرق دارد. بعضی از حیوانات دنیا را خاکستری یا بسیار کمرنگ میبینند. بعضی در تاریکی هم میببینند. بعضی از حیوان ها رنگهایی که انسان نمیتواند ببیند را تشخیص میدهند. بعضی هم چشمهایی دارند که شکار را از صدها متر فاصله میبینند.
پدر بزرگ ها یا مادر بزرگ ها چشمان آن ها آب مروارید میآورد. بعد از عمل چشمشان از آنها بپرسید: اجسام را چه رنگی میبینند؟
چون عدسی چشمشان را برداشتهاند میتوانند نور نزدیک به فرابنفش را ببینند.
چشم فیل در دو طرف جمجمهاش است. میتواند با دیدن جلو و پشت سر تقریبا یک میدان 360 درجه را تشخیص دهد.
پلک چشم قورباغه مثل پنجره باز است. نور از پلکش رد می شود .با پلکی که دارد در خواب هم میبیند.
عدسی چشم طوطی را در میان پرهایش را ببینید. دایره زرد رنگ جزء چشم او است. اشتباه نکنید.
صدف ها هم از هزار ها چشم در کنار هم میتواند با یک دید دیگری ببیند.
كلاغ آفريقايی كه پلك او پر ندارد و به رنگ سرخ است. حدقه چشم با مژههای بلند محافظت میشود.
هر کدام از چشمهای آفتاب پرست به طرفی میچرخد و تصویر برداری میکند. هم زمان دو تصویر را میفهمد.
چشم تمساح هم دقت زیادی دارد. تمساح کوچک ترین حرکتی را در سطح آب میبیند.
چشمان جغد حرکت موشی که ثانیهای قبل از آن نقطه رفته است را تشخیص میدهد. قدرت ديد او مثل ردياب يك موشك است. جغد با گردش سرش پشت خود را به راحتی میبیند.
چشمان سنجاقک به اندازه ای زیاد است که حتی از چشمهای مگس هم بیشتر است.
هر کدام از این نقطه ها یک چشم است. اما هر کدام از این چشمها یک تصویر به مغز حیوان نمیرساند. بلکه هر چشمی یک نقطه را به مغز میرساند. پس با هزار چشم فقط هزار نقطه را به مغز میرساند تا یک تصویر را بتواند ببیند.
وقتي یک صف مورچه را دنبال کنید. مثل یک جاده دو طرفه است. آنها به خاطر ترشح مواد بو دار از خود راه لانه تا غذا را پیدا می کنند. گاهی در صف مورچه دو مورچه که به هم می رسند شاخک هایشان را به هم می زنند. آنها با این کار با هم صحبت می کنند. در لانه هم همین طور است .یک خبر تازه به سرعت در لانه پخش می شود.
مورچه ها تا چند عدد را می توانند بشمارند؟
صد تا اما گربه از سه عدد بیشتر را تشخیص نمی دهد. چون اگر گربه چهار بچه داشته باشد در موقع جا به جایی بچه چهارم را فراموش می کند.
لانه مورچه چند طبقه است؟
گاهی تا چهل طبقه دارد. در هر طبقه ای گاهی حرارت با طبقه دیگر فرق دارد. بلندی هر طبقه به پنج میلی متر می رسد. بدنه دیوارها یک میلی متر است.
خداوند برای هر حیوانی وسیلهای برای دفاع از خود را به او داده است. وسیله دفاعی هر حیوانی فرق میکند. اگر این وسیله دفاعی در حیوانات نبود تا به حال نسل آنها بر روی زمین از بین میرفت.
کرم شب تاب کنار برکهها و روی درختان برای خوردن به این طرف و آن طرف میرود. قورباغه حشرهخوار است. وقتی به کنار کرم شب تاب میرسد؛ نور حشره را میبیند و فرار میکند.
اگر کرم شب تاب بر روی آب هم پرواز کند ماهیها از میترسند؛ و فرار میکنند.
جیرجیرک رنگش سبز است. خود را لابهلای برگ درختان از گنجشکها محفوظ نگه میدارد.
خرگوش برفی در زمستان سفید میشود تا در روی برف پیدا نباشد. در فصل بهار سفید قهوهای و در تابستان قهوهای میشود.
گاهی پرندهای برای شکار کردن به طرف پروانه میآید؛ پروانه با باز و بسته کردن بالش پرنده را میترساند.
راسو کیسه ای پر از آب در دهان خود دارد. وقتی احساس خطر کند، آن مایع را از دهان بیرون میریزد و خود را از خطر می رهاند. از بوی بد آن مایع حیوان شکارچی را فراری میدهد. اما خودش از بوی بد آن فرار نمیکند.
گوزنها در موقع خطر با گامهای بلند و پرشهای زیاد خود را از شکارچی دور میسازند.
مارمولک در موقع احساس خطر فرار میکند. در زمان تماس با دشمن به طور ارادي دم كنده مي شود. دم شروع به جنبيدن كرده و حواس جانور شكارچي را به خود جلب مي كند. فرصت فرارمارمولک فراهم میشود.
جوجهتیغی با خارهایی که در پشت خود دارد وسیلهای است برای در امان ماندن او از شر دیگر حیوانات.
لاک پشت با خانه به دوشبی که دارد در موقع خطر به داخل لاک خود میرود.
پرندهها با پریدن، بعضی با شاخ زدن، ماهی ها هم بعضی خود را باد میکنند تا در دهان ماهی دیگر نروند.